مقدمه
از میان عناصر چهارگانه، با توجه به ارتباط مفهوم زندگی باعنصر آب وتقدس وشکوه آتش(به خصوص در اساطیر و ادیان ایرانی)، بخش عمده ای از نمادپردازیهای مربوط به عناصر در اساطیر، به این دو عنصر اختصاص یافته است،اما دو عنصر دیگر(باد وخاک) ضمن اینکه در تعامل با کلّیت چهار آخشیج از نمادپردازی پیچیده ای برخوردارند،صاحب معانی نمادین مستقل وبااهمیتی نیز هستندکه دراین تحقیق، به طور خاص، به ویژگی های این دو عنصربه ظاهر کم اهمیت تر پرداخته خواهدشد.
این فصل،که فصل کلیات تحقیق حاضراست به بیان مساله،اهمیت وضرورت،اهداف،پیشینه وروش انجام تحقیق می پردازد.
2-1- بیان مسأله
«عناصر اربعه یا چهارگانه، یعنی چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش، با چرخش خود نظام طبیعت و ذات آفرینش را حفظ مىکنند. این چهار عنصر تشکیل دهندهى جهان هستى و طبیعت هستند.طبیعت (آب و باد و خاک و آتش) بىواسطهترین و صریحترین مادهى فیزیکى موجود در هستى است. باید گفت که نه تنها این چهار عنصر در ادبیات به ویژه شعر فارسى حضور دارند، بلکه داراى جایگاه مهمى نیز مىباشند؛ زیرا در برخى از آثار و متون منظوم، پس از حمد و سپاس خدا و مدح پیامبر و احیانا اصحاب یا خاندان پیامبر، در توصیف آفرینش عالم، ابتدا به همین چهار عنصر پرداخته مىشود. نمونهى بارز این سنت شعرى، همانا شاهنامهى حکیم توس است که پس از سپاس خداوند جان و خرد و سپس گفتار اندر ستایش خرد، به گفتار در آفرینش عالم مىپردازد و در آنجاست که به توصیف این چهار گوهر مىپردازد»(قرشی،1378، 127).
« عناصردرلغت جمع عنصراست به معنی بیخ واصل وحسب (انندارج).ودراصلاح چهارعنصرراصوفیان به چهارنفس تشبیه کرده اند؛ باد رانفس لوامه،آب رانفس اماره(جهل،خشم،بغض،قهر،کین،حسد،بخل،کفرونفاق) است وبدین ترتیب سایر آنهارابا صفات مذمومه یا ممدوحه تطبیق کرده اند»(گوهری،1382، 233).
«هم چنانکه در اوستا ازآب و آتش و خاک به چند وجه یاد می شود. از ایزد باد- یا هوانیر چند گونه سخن می رود. وجه مشترک ودایی و اوستایی که در مورد ویو- ملاحظه می شود، در مورد واته تعمیم می یابد. در اوستا واته به معنی باد-و هواست وبا ویو یکی شمرده می شود»(رضی،1381، 219).
«نمادگرایی باد چندین وجه دارد.باد به دلیل انقلاب درونی اش،نمادبی ثباتی،ناپایداری وبی استحکامی است. باد نیروی اولیه است که متعلق به تیتانها است و خشونت و کوری آنان از همین جا است.ازسویی دیگر؛باد مترادف با نفخه است و در نتیجه مترادف است با روح و جوهر روحی از مبدایی الهی. از اینجا است که زبور،همچون قرآن،باد را پیک الهی و همسنگ فرشتگان می داند.در سنت اوستایی درایران باستان ،باد نقش پشتیبانی جهان و تنظیم کننده ی توازن جهانی واخلاقی را بر عهده دارد»(شوالیه و دیگری،1382، 7-6)
در دیوان حافظ 138 بار، در دیوان سعدی 102 بار و در دیوان مولانا 347 بار،واژة «باد» به کار رفته است که جز معنی حقیقی باد به معانی مجازی روح و نفس و دم هم دیده میشود و پر استعمالترین شکل کاربرد آن در معنی دعایی است.
.در غزلیات سعدی،حافظ ومولوی؛باد،سخت جلوهگری میکند و غالباً در شعر فارسی، باد، با چهرة مثبت و روشن و زیبای خود که بوی و خبر معشوق را دارد ظاهر میشود»(یاحقی،1369، 119).
«خاک درفرهنگ، درادبیات دینی، اسطوره ها،روایات تاریخی وهم در ادب وهنر، ریشهء طولانی ودراز دارد. خاک،عنصر پاک جوهر وخمیر مایهء اولیهء پیدایش بشر است که پس از ساختن او، خداوند درتن (آدم)،روح را دمید. خاک، نماد فروتنی،شکسته نفسی، قناعت ومناعت نفس،تواضع وعلو معنویت انسان و... است»(همان،149).
«زمین ازنظر نمادین مقابل آسمان است وبه عنوان اصل منفعل در برابر اصل فعال،وجه مونث دربرابر یانگ، تمس(نیروی انتظامی)دربرابرستوه(نیروی صعود) ،شدت،سکون وغلظت،دربرابرطبیعتی لطیف،فراروحلال قرارمی گیرد»(شوالیه و دیگری،1382، 461).
بنابراین این پژوهش به دنبال جستجوی جایگاه وکاربردهای عناصراربعه وترجیحا عناصربادوخاک درنظم ونثروبه طورکلی ادبیات فارسی خواهد بودتا مجموعه نسبتا منظمی ازاین نمادها ومعنای مجازی ونمادین آنها برای طالبان علم ارائه دهد تادرتحلیل هایشان ازآنهااستفاده نمایند. یافتن جایگاه و کیفیت تجلی نام و مفهوم دو عنصر از چهار عنصر سازندة زندگی که از قدیمترین مباحث بوده و مادر هستی تلقی شده اند، در هر زمانی مغتنم است.
